معنی دکمه لباس

حل جدول

دکمه لباس

گوانگله


دکمه

منگنه‌ای

لغت نامه دهخدا

دکمه

دکمه. [دُ م َ /م ِ] (اِ) تکمه. دگمه. (فرهنگ فارسی معین). گوی سینه و گوی گریبان و سردست و امثال آن. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی). رجوع به تکمه و دگمه شود:
فنک زگوشه ٔ میدان حبر روی نمود
کمند و گرز وی از دکمه های ماده و نر.
نظام قاری (دیوان ص 18).
ز دکمه های گریبان گلوله ٔ تشویش
به حرب موبنه انداخت چون تگرگ و مطر.
نظام قاری (دیوان ص 19).
گریبان و اطلس بدرها و دکمه
منور بسان سپهر از کواکب.
نظام قاری (دیوان ص 27).
بود چکمه از دکمه ٔ پا درازش
به کف گرز و همچون گرازان مضارب.
نظام قاری (دیوان ص 28).
|| کنایه از هر چیز مدور. (لغت محلی شوشتر، نسخه ٔ خطی).

مترادف و متضاد زبان فارسی

دکمه

تکمه، دگمه، کلید، گره

فارسی به عربی

دکمه

زر، مقبض


لباس

اضرب، بدله، ثوب، شیء، صدریه، ضماده، لباس، ملابس

فارسی به آلمانی

دکمه

Knopf (m), Zuknöpfen

فرهنگ عمید

دکمه

تُکمه

فرهنگ فارسی هوشیار

دکمه

دگمه، تکمه

فارسی به ایتالیایی

دکمه

pulsante

تعبیر خواب

لباس

لباس تمیز: احترام
خریدن لباس: خوشبختی
لباس کهنه: افتخار
لباس خواب: ازدواج ناگهانی
- لوک اویتنهاو

اگر دید لباس تابستان به زمستان پوشیده بود، دلیل که به قدر لباس مالش زیاده شود. اگر دید لباس زمستان به تابستان پوشیده بود، دلیل ترس است. اگر زنی به خواب دید که لباس مردان پوشیده بود، دلیل منفعت بود. - محمد بن سیرین

اگر بیند در تن او لباس مهتران بود، دلیل بزرگی بود. اگر بیند لباس فاسقان داشت، دلیل معصیت است. اگر دید که لباس سلاطین پوشیده بود، دلیل که کارش به نظام گردد. - اب‍راه‍ی‍م‌ ب‍ن‌ ع‍ب‍دال‍ل‍ه‌ ک‍رم‍ان‍ی

اگر لباس پادشاهان داشت، دلیل که از پادشاه منفعت یابد. اگر بیند لباس علماء داشت، دلیل است که از علماء بهره مند گردد. اگر بیند که لباس صوفیان داشت از دنیا دست بدارد. اگر بیند که لباس توانگران داشت دلیل که درجمع مال حریص بود. اگر بیند که لباس ترسایان و جهودان داشت، دلیل که بیننده میل به ایشان شود. - جابر مغربی

عربی به فارسی

لباس

لباس پوشیدن , جامه بتن کردن , مزین کردن , لباس , درست کردن موی سر , پانسمان کردن , پیراستن

معادل ابجد

دکمه لباس

162

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری